
به گزارش «قاصدنیوز»، حسین یکتا، شب گذشته در دومین پاتوق فعالان تشکلهای بانوان مشهد که به منظور بررسی راهبرد فرهنگی آتش به اختیار برگزار شد، سخنانی ایراد کرد که اهم آن در ادامه میآید:
*قبل از هر کاری، ابتدا "سیرو فیالارض" کنید که بعد از آن کارهای خوب و زیبایی میتوان انجام داد.
*در حال حاضر سفره جبهه در همه جا پهن شده است. باید به دنبال یکی مثل حسن باقری، زینالدین، خرازی، شوشتری، احمد کاظمی و همدانیها باشید که یک لشگر درست کنید، چون در جبهه افراد زیادی حضور دارند اما کسی نیست آنها فرماندهی کند.
*شما که بسیج، سپاه، آموزشوپرورش، سازمان تبلیغات، ارتش، وزارت علوم یک سازمان با امکانات نیستید بلکه یک فرد خودجوش مردمی بدون بودجهاید و از آنجایی که وابسته به جایی نیستید، به این خاطر یک مجموعه ویژه و دانشبنیان هستید، یعنی در عمرتان خامفروشی نمیکنید و در جا نمیزنید.
*به این خاطر نمیتوانید هر کاری بکنید و باید کاری کنید که حوزه تاثیرش زیاد باشد، ما در جبهه نیروهای زیادی داشتیم اما هیچکدام حسن باقری نشدند، کسی که بعد از شهادتش، محسن رضایی گفت اکنون من ماندهام که جنگ را چگونه ادامه دهم.
*شما قرار است قاسم سلیمانی این جبهه باشید و قاسم سلیمانی هم تولید کنید، و به این خاطر میگویم یک مجموعه عمومی، تودهای و آحادی نیستید و باید کار حرفهای کنید.
*هر کسی سعی و تلاشش دقیقتر، عمیقتر، حرفهایتر و منطبق بر منطق نیاز روزتر باشد، ماندگار و پایدارتر است.
*میگوییم بچههای جبهه فرهنگی انقلاب، اما جبهه چیز دیگری است، جبهه آن است که سال ۶۰ شبها در مسجد میخوابیدیم و هر چه در خانه داشتیم را به مسجد میبردیم، یعنی جایی که همه در یک رده قرار داشتند و پای کار دین خدا بودند، و هر که مخلصتر، گمنامتر.
*در درجه اول باید مردمپایه باشید و به هیچ وجه حاکمیتی نباشید، آتش به اختیار یعنی مردمپایه بودن و کسی که تولید نیرو میکند نباید به منصب برسد بلکه باید نیروهایش به منصب برسند، آتش به اختیار بودن یعنی کسی نتواند اختیارت را به دست بگیرد به جز ولایت.
*اولویت دوم آتش به اختیار بودن اقتصادمحور بودن است. به اقتصاد مجموعه فکر کنید، زیرا نیروی آتش به اختیار نباید نگران اقتصادش باشد.
* مردم برای تربیت فرزندشان به آموزشگاه موسیقی و زبان و کلاسهای مختلف پول میدهند اما بابت مجموعههای تربیتی، پولی نمیدهند، چرا؟ چون ما برای اقتصاد مجموعهمان فکر نمیکنیم و در عوض از جاهای مختلف دیگر آن را میگیریم و خودمان قدرت، مارکتینگ، بستهبندی و ارائه خوبی نداریم.
*اقتصاد مجموعه باید طوری باشد که مردم مشاوره، اردو و تربیت و محصول شما را بخرند و مردم آن را میخرند، ما نمیتوانیم آنها را درست ارائه دهیم، در واقع اینها کارهای حرفهای است که باید در موردش فکر کنیم، اما چون اقتصاد زندگی ما وابسته به کار فرهنگی ما نیست که بخواهیم پول بگیریم، به اینها فکر نمیکنیم.
*حرف ما، در اردوی راهیان نور، کربلا، کویرنوردی، شمال، نجوم و کوه حرف خداپرستی است که چون خوب ارائه نمیکنیم، مردم به حرف غیرخداپرستی پول میدهند.
*یکی از کارهای بزرگ در اقتصادمحور بودن، اقتصاد خانمهاست. ما میتوانیم شبکه بزرگ تولید در خانه راهاندازی کنیم، همچنین بزرگترین اوقاف بخش خصوصی را میشد با خانمها راهاندازی کنیم اما متأسفانه شبکه و ارتباط مورد نیاز را نداریم و تعامل گفتمانی نیست.
* اولویت سوم اینکه، تکثیرپایه باشید و در ابعاد مختلف وارد عمل شوید، در زمینههای هنری، پزشکی، ورزشی، و غیره استعدادیابی کنید و نیروها را با روشهای خاص گزینش کنید، که این نیازمند نظام است
*همه باید کتاب بخوانند، الگوی اسلامی را بشناسند، بدانند انقلاب یعنی چه؟ و دعوای رهبری با آمریکا برای چیست؟ حکمت خلقت در این عصر، انقلاب اسلامی است.
*خودسازی، قاعده کارهاست. حالا که آتش دشمن این قدر سنگین است و نیرو کم است، معبر را باید با خودسازی باز کنیم.
*نمیتوانید به طور طبیعی به پیروزی برسید، معبر از طریق عبدالحسین برونسیها باز میشود، یا اینکه ید بیضا و عصای حضرت موسی داشته باشید که این سخنان امام و مقام معظم رهبری و وصیتنامههای شهدا و تجربه 40 ساله علماست.
*هر کسی هر کاری دارد را زمین بگذارد و به تربیت بپردازد. تربیت مستمر و مربیمحور است و دارای نظام محتواست. باید برش بزنید به این نسل و بهترین دبیرستانها از ما باشد.
*کار بعدی که مهم است خدمات اجتماعی برای تربیت است، هسئتی که امروز مشکلات مردم را حل نکند کارش جلو نمیرود.